ایران رمان
انلود رمان جدید ایرانی و خارجی
دانلود رمان مجنون تمام قصه ها از دل آن موسوی بدون سانسور

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها از دل آن موسوی نگارش قوی

دانلود رمان عاشقانه، معمایی مجنون تمام قصه ها اثری بینظیر از دل آن موسوی رایگان و بدون سانسور pdf با لینک دانلود مستقیم از سایت رمان ایران دانلود کنید

اسم رمان : مجنون تمام قصه ها

تعداد صفحه : 2685

نویسنده : دل آن موسوی

ژانر : عاشقانه، معمایی

دانلود رمان مجنون تمام قصه ها اثر دل آن موسوی بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در

مجنون تمام قصه ها خلاصه رمان

همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر شکل می‌گیرد. احساس و عشقی که می‌تواند مرهم برای زخم‌های کهنه‌ای شود که آن‌ها از گذشته با خود به همراه دارند. در حالی که آن‌ها دوشادوش هم پله‌های ترقی را با سرعتی بیش از پیش طی می‌کنند غافل از این هستند که عشق نوپای خودشان هدف رقیبی قَدَر است که آن‌ها را زیر نظر دارد و بواسطه داشتن نفوذی‌ای باورنکردنی از هر چیزی که در کوک و بین معین و حریر می‌گذرد مطلع است تا در زمان دلخواه زخم‌کاری خود را بزند. طوفانی عاشقانه در راه است…

گوشه ای از رمان مجنون تمام قصه ها

بعد از آن شب که فاطمی‌ها از من خواسته بودند تا حواسم به برادر بزرگشان باشد رابطه ام با آن‌ها از قبل صمیمانه تر شد. دیگر حتی مسعود هم که بیشتر اوقات مثل معين ساکت جدی بود در برخوردهای کوتاهی که درون شرکت برایمان پیش می‌آمد با لبخندی گرم و دوستانه ارتباط برقرار می‌کرد. معین معمولا روزها در شرکت نبود و اگر هم حضور داشت بین زونکن‌ها تماس‌ها و جلسه‌هایش گم بود. شب هایی که با هم کار می‌کردیم چیزهای زیادی از او فهمیده بودم اینکه یکی از سرگرمی‌هایش خطاطی بود. وقتی فهمیدم آن تابلوهای خطاطی زیبا روی دیوار اتاقش کار خودش بود دهانم باز ماند. دانلود رمان مجنون تمام قصه ها pdf از دل آن موسوی آن تابلوهای چشم نوازی که از بس کلمات با زیبایی در هم گره و پیچ و تاب خورده بودند حتی یکی از آن را هم نمی‌توانستم بخوانم دیگر اینکه فهمیده بودم عاشق شعر است دوست دارد حین انجام کارهایی مثل طراحی موسیقی بیکلام پخش شود بسیار ریزبین دقیق و حساس بود. با وجود علاقه شدید به خواهرها و برادرانش تنهایی را ترجیح می‌داد و اکثر شب‌ها یا در شرکت می‌ماند و یا دیر وقت به خانه می‌رفت. می‌دانستم زیاد اهل صحبت نیست اما از حرف‌های میعاد متوجه شدم همین هم صحبتی‌های نسبتا کوتاه ما در سکوت و خلوت شب‌ های شرکت چیزی نیست که در زندگی معین خیلی اتفاق بیفتد … این رمان فقط برای معرفی میباشد شماره پشتیبانی : 09170366695 ###

https://romaniran.ir/?p=242
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایران رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.