خلاصه کتاب:
سام که نمیتواند احساساتش را به شیرین ابراز کند، تصمیم میگیرد از دور مراقب او باشد. اما این مراقبت، به مرور به وسواس تبدیل میشود. وقتی شیرین متوجه رفتارهای غیرعادی سام میشود، با او روبهرو میشود و گفتوگویی میانشان شکل میگیرد که حقیقت را روشن میکند. داستان با محوریت بازگشت به صداقت و احترام متقابل پیش میرود.
خلاصه کتاب:
لیلی، دختر آرام و نازپروردهی خانوادهی برزینمهر، ناگهان خود را در موقعیتی میبیند که باید نقش مهمی در زندگی کسی ایفا کند که روزی دشمنش بوده. در مسیر کشف حقیقت، با تناقضها و دروغهایی روبهرو میشود؛ بهویژه از سوی کسی که ادعا میکند دیگر خصومتی میانشان نیست.
خلاصه کتاب:
بهزاد، قاضی باوقار شهر، بهخاطر تعهدی قدیمی به خاندان پاک، باید یکی از فرزندانش را به گروه آلفا بسپارد. پسرش، آرام و هنرمند، برای چنین مأموریتی مناسب نیست. مایا، دختر جوان و سرکش او، که بهتازگی از یک رابطهی عاطفی خارج شده، تصمیم میگیرد خودش وارد این مسیر شود. اما مخالفت پدر، او را در مسیر برخورد با امیر ارسلان قرار میدهد؛ مردی که قدرت و غرور در وجودش موج میزند. تقابل میان مایا و امیر، داستانی پرکشش از اراده، احساس و تغییر را رقم میزند.
خلاصه کتاب:
آن چشمان کهربایی، با آرامشی که درونشان موج میزد، چیزی در دل مرد بیدار کرد که سالها خاموش مانده بود. او که در گذشتههای تاریک زندگی کرده بود، حالا در برابر این دختر، احساس روشنی میکرد. آرزو داشت که بتواند با صداقت و پاکی، به او نزدیک شود. شاید این دختر، آغاز فصل تازهای در زندگیاش باشد.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایرانیان رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.