خلاصه کتاب:
امیلی، تنها دختر یک کُنت که دنبال یه شریک ازدواج برای به ارث بردن عنوان بود.
و کایل، رهبر شوالیههای مقدس، که درست جلوی امیلی ظاهر شد.
«من به تو نیاز دارم و تو به یه شوهر مناسب نیاز داری.»
دو نفری که قرار بود در طول قرارداد وانمود کنن زن و شوهرن.
اما امیلی در طول ازدواج ساختگیش عاشق کایل شد،
سه سال به سرعت گذشت و قراردادشون تموم شد.
کایل، که به موقع حافظهاش رو از دست داده بود، از سفر برگشت.
«پس اون قرارداد ازدواج رو یادش نمیاد؟»
خلاصه کتاب:
پرنسسی که برای ازدواجی اجباری به کشور دشمن فرستاده شد؛ در همان ابتدای ورود فهمید که آن اجبار نه تنها فقط به یک ازدواج سیاسی ختم نمیشود، بلکه دشمن برای او یک مراسم شیطانی و خطرناک تدارک دیده....
خلاصه کتاب:
جنیفر، دختری از سرزمین سبز اسکاتلند، در دل جنگ به دست مردی افتاد که همه از او میترسیدند. اما برخلاف ظاهرش، آن مرد با طعنههایش فقط میخواست جنیفر را بهتر بشناسد. و جنیفر، با صبر و درایت، دل مردی را به دست آورد که روزی فقط با قدرت سخن میگفت.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایرانیان رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.