ایران رمان
انلود رمان جدید ایرانی و خارجی
دانلود رمان چه خوبه عاشقی از زهرا ارجمندنیا

دانلود رمان چه خوبه عاشقی از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان چه خوبه عاشقی از زهرا ارجمندنیا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

من دخترک ساده دلی بودم بیگانه با عشق…من محبت را آموخته بودم…من با تو عاشق شدم… باتو پروانگی کردم..من با تو بانو شدم و پر شدم از ظرافت های زنانه… من ناز کردن را با تو آموختم…تو…تویی که مظهر صداقت بودی…تو که لبخند بودی در زندگی خشکی زده ی من…من با تو عاشقی کردم…من کنارت بزرگ شدم‌ و پر و بال گرفتم…با تو همه چیز خوب است…با تو جهنم هم زیباست..کنارت حالم خوب است …به راستی که چه خوب است عاشقی.‌‌..

خلاصه رمان چه خوبه عاشقی

با نوازش های دستی میون موهام چشمای سیر نشده از خوابمو باز کردم… یه لحظه از دیدن شیوا بالا سرم تعجب کردم اما با یادآوری حضورم در ایران ذهنم اطلاعات و پردازش کرد… نیمخیز شدم… شیوا: ساعت خواب عزیزم… چرا موهاتو خشک نکردی؟؟ چشمامو مالش دادم: حوصلشو نداشتم… ساعت چنده؟؟ شیوا: هشت و نیم… برای شام اومدم صدات کنم… خدمه دارن میز و میچینن… خواب آلود سرتکون دادم: باشه برو من میام… شیوا: باشه عزیزم… شیوا که از اتاق خارج شد نگاه من به عکس که کنارم افتاده بود موند…

اخم کردم… کاش ندیده باشتش… بلند شدم و تو سرویس اتاق با پاشیدن چندتا مشت آب خنک خواب آلودگی رو از خودم دور کردم… بیرون اومدم و بعد شونه کردن موهام و بافتنشون از اتاق خارج شدم… با قدم های موزون و به قول آرشا مدل وارانم پله هارو پایین اومدم و از جنب و جوش خدمه به سمت سالن چپ عمارت حدس زدم مکان غذاخوری اونجاست… همه با دیدنم بلند شدن و لبخند زدن… به رسم ادب لبخند محوی بهشون زدم و با عذرخواهی بابت دیر کردنم کنار آریانا نشستم… آریانا خم شد و زیر گوشم زمزمه کرد:

خوبی؟؟ فقط سر تکون دادم و کمی برنج و مرغ و کشک بادمجون برای خودم کشیدم… یادم نمیومد آخرین بار کی غذا خورده بودم… شدیدا کم اشتها شده بودم اما عطر این غذاها و بودن در کنار این جمع با همه ی حس غریبی که بهم القا می کرد باعث شده بود کمی اشتهام برانگیخته بشه… با آرامش و سکوت مشغول خوردن بودم که یکی از خدمه ها اومد ورو به خانجونم گفت: خانم آقا کوچیک اومدن… خانجون با ذوق بلند شد: راهنماییش کن مارال.. با تعجب به همه که خوشحال شدن از این خبر نگاه کردم….

دانلود رمان چه خوبه عاشقی از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان عقاب بی پر از زهرا ارجمندنیا

دانلود رمان عقاب بی پر از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان عقاب بی پر از زهرا ارجمندنیا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

مثل همه‌ی آب‌های ریخته که دیگر برنمی‌گردند، مثل همه‌ی تیرهایی که از کمان رها شده‌اند، رها شو سمت من…! عقاب بی‌پری شده‌ام که دستش کوتاهست برای رسیدن به تو! اینبار… تو بیا و بمان و دیگر برنگرد…

خلاصه رمان عقاب بی پر

ادای لبخند معنادارش را در می آورم و چشم هایم شکل خودش ریز می شوند. -پس ممکنه آمار منو کف دست اونایی بذارین که می خوان سر از کارم در بیارن. منظورش سیروان است و اتفاقا بد نیست بداند من گروکشی را خوب بلدم. -ممکنه. به هرحال راننده های تاکسی مثل دکترا محرم نیستن. اینبار او ادای من را در می آورد و سرش را خفیف و آرام به بالا و پایین تکان می دهد. -کاش باشن…! حواسم پرته صدای ترمز ماشینی می شود که کمی آن طرف تر ویراژ دادنش گرفته… -چی باشن؟

-محرم…! محرم باشن، راننده های تاکسی و میگم. همان پوزخند را تا وقتی که از تاکسی پیاده می شود حفظ می کنم و به سمت شیشه ی سمت شاگرد خم می شوم. -بمونم اگر خریداتون زیاده… ساعد دستش را از قاب شیشه رد می کند و خم می شود. -گوش های تیزی دارید. شانه بالا می اندازم. -نیتم خیره… -نه ممنون. این چند تا کوچه رو قدم می زنم. راستی… خانم واحدی اگر دوست داشته باشین خوشحال میشم دعوت فردامو قبول کنید. یه مهمونی خودمونی و ساده است.

اصلا اعصاب مهمانی رفتن را ندارم. آن هم مهمانی ِ کسی که عصای مادر درونم را قورت داده!! -ممنون از لطفتون. مردمک چشمانم با بالا رفتن ابروهایش تکان میخورد. -خب… این یعنی که دعوتمو قبول می کنید؟ کمی دیگر به چانه زدنش ادامه دهد، غیر از درد مچ دست کمر درد هم می گیرد. -نه! فردا کار زیاد دارم. -مرخصی رد می کنم. – شاید یه وقتی برای یه مسئله ی مهمتری مجبور شم مرخصی بگیرم برای همین ترجیح می دهم مرخصی هامو نگه دارم برای روز مبادا… پوزخندش که هیچ، لبخندش هم…

دانلود رمان عقاب بی پر از زهرا ارجمندنیا بدون دستکاری و سانسور

موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ایران رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.