دانلود رمان رویاهای سرکش (جلد اول) از کریستین اشلی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سوفین یا فینی وایلد از پدر و مادرش یاد گرفته بود هر نفسی که میکشید یک گنج بود و باید به دنبال هر ماجراجویی برود که میتوانست پیدا کند. فینی این درس را وقتی پدر و مادرش در یک سانحه هواپیمایی جان خود را از دست دادند، به سختترین شکل ممکن یاد گرفت. ولی هیچ وقت آن درس را فراموش نمیکند. هنگامی که میفهمد یک دنیای موازی هست که هرکسی در آن یک دوقلو دارد، جادوگری را پیدا میکند که او را برای تجربه بزرگترین ماجراجویی عمرش به آن جا بفرستد…
خلاصه رمان رویاهای سرکش
منظره پیش رویم چشمانم را مسخر زیبایی مبهوت کننده اش کرد، دوباره نفسم را بیرون دادم و گفتم: «وای خدای من.» شگفت انگیز، باورناپذیر و شدیداً معرکه بود. در هر ساختمانی که بودم، کمی بالاتر از سطح زمین و در طبقه دوم بودم و آن بیرون در پیش رویم یک سرزمین عجایب زمستانی قرار داشت. شهر یا شهرستانی کوچک دامنش را گسترانده بود ودر پس زمینه شهر با فاصله نه چندان دور و نه چندان نزدیکی کوهستانی با قله های برفی سر به آسمان شب پرستاره کشیده بود. سرم از این پهلو به پهلوی دیگر
می چرخید و به همه چیز با دقت نگاه می کردم. بیشتر ساختمان هایی که می توانستم در آن نزدیکی ببینم یک طبقه بودند و روی سقف هایشان لایه ای از برف دست نخورده برق می زد، از بیشتر دودکش ها دود مستقیماً به هوا می رفت. پنجره های مشبک با شیشه هایی ضخیم شان با نور شمع می درخشید و نورش روی زمین برف پوش می تابید. قندیل هایی که از سقف ها آویزان بودند با نور شمع هایی که از پنجره به بیرون می تابید و نور مشعل ها برق می زدند. خانه ها تا زیر پنجره ها با چیزی تیره رنگ
ساخته شده بودند و از پایین پنجره تا بالا با موادی رنگ روشن که رگه های تیره در خود داشت . به نظر می رسید این ساختمان ها در برف کاشته شده بودند، خیلی زیاد بودند، بعضی ها حتی به هم دیگر چسبیده بودند. همین طور که تماشا می کردم متوجه شدم که هیچ نقشه کشی شهری ای در کار نیست. به نظر می رسید ساختمان ها در هر جایی ساخته شده بودند، این جا و آنجا. گذرگاه های باریکی در بین آنها قرار داشت، به خاطر برفهای فشرده شده، مشخص بود که خیلی هم پر رفت و آمد بودند. بعضی از این جاده ها باریک و…
دانلود رمان اقیانوسی از خون (جلد دوم) از دارن شان با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
لارتن دوباره ماجراجویی خود را شروع می کند، اینبار از غار بانو ایوانا ولی سرنوشتی شوم او و خدمتکار ایوانا ،مارلا، را که عاشق لارتن است را تهدید می کند…
خلاصه رمان اقیانوسی از خون
پس از اینکه در طبقه ی پایین نوشیدنی خوردند، سه خون آشام جوان بدنبال هر چه باعث خوشگذرانی میشد رفتند. آنها به بو کشیدن تمام لذت های مخفی در شهر عادت کرده بودند. سه تایی خودشان را در برابر یک سالن بوکس یافتند. پس وارد مسابقه شده و شرط بندی سنگینی روی نتیجه ی مسابقه انجام دادند. خون آشام ها معمولا چندان به پول اهمیت نمی دادند ولی عموما توله ها (خون آشام های بد ذات) از انسان هایی که غذایشان را تامین می کردن دزدیدند مردم خرافاتی گمان می کردند که خون آشام ها دیوهایی با آرواره های تیز هستند که گلوی قربانیشان رحمی می برند. ولی در حالت
عادی، آنها در یک تخت خواب می خزیدند، برش کوچکی روی زانو و یا بازوی فر خوابیده ایجاد کرده و به هر میزان که سیر می شدند از خون او تغذیه می کردند. سپس از آب دهانشان برای ا جراحت استفاده می نمودند. لارتن حین استراحت بین راند مسابقه، نگاهی به زخم های نوک انگشتانش انداخت. زخم ها به روش سنتی ایجاد شده بودند سبا با ناخن های بلند و تیزش انگشتان او را خراش داده بود و سپس همین کار را برای خودش کرده بود. بعد خون خودش را با خون دستیارش آمیخته بود. لارتن به زخم هایش افتخار می کرد. با این حال گاهی اوقات با دیدن زخم ها احساس گناه می کرد.
زخم ها او را به یاد استادش می انداختند و او پیش خود سوال می کرد که نظر سبا درباره ی رفتارهای اخیر شاگردش چه خواهد بود. لارتن و سبا در شرایط بدی از هم جدا شدند ولی به زودی خود را وفق داده و به آرامش رسیدند. لارتن نگران بود که با قمار، دزدی و، او و وستر نام خوب استادشان را خراب کنند وستر عموماً به او یادآوری می کرد مخصوصا اوقاتی که لارتن گیج بود و در حالت عادی قرار نداشت که سبا به او گفته که علایق انسانیشان را دور از خود انسان ها درست کنند، خون آشام های بسیار زیادی بودند که همان رویه ی آنها را پیش می گرفتند. آنها لقب توله را از روسای قبایل گرفته بودند…